دلتنگتم....
 
شبرنگ

روزها پیش وقتی با طناب غرورت مرا از دار بی اعتنایی می آویختی فراموش کرده بودی که یک خواهر سنگ صبور برادر است ... فراموش کرده بودی که خواهر غم خوار برادر است ...که یک خواهر تا قیام قیامت خواهر است!

اکنون ماهها که رفتی... دیگر از آن آرام جان خبری نیست.. من احساسم را سر بریدم!

حالا از تنهایی می گویی .. . گفتی طاقت نداری له شدن یک مورچه را نظاره گر باشی گفتی از چیدن گل ها رنج میبری .. پس چگونه است که احساسم را زیر پا له کردی و آرام رد شدی!؟

من هنوز مات و مبهوت نگاه سردت ...هنوز دلواپس، دلواپسی هایت هستم ...

یک خواهر همیشه یک خواهر است!

***************

تقدیم به برادر عزیزم اميد که ماهها از هم دوریم ولی نزدیک.

آخرين لبخند زيبايت به رويم ياد باد

ياد آن دلواپسي هاي قشنگت ياد باد

آن تواضع آن وقارت با كلامت ياد باد

خاطر آن غصه ها وقصه هايت ياد باد

يادباد...............

ارسالی از خانم محمدی



نظرات شما عزیزان:

tina
ساعت10:17---29 بهمن 1391
منم تسليت ميگم انشاالله كه ديگه غم نبيني

محمدي از بندرلنگه
ساعت8:52---26 دی 1391
غـروبـا میون هــفته بر سـر قـبر یه عاشـق


یـه جوون مـیاد مـیزاره گـلای سـرخ شـقایـق


بی صـدا میشکنه بغضش روی سـنـگ قبـر دلدار


اشک میریزه از دو چـشـمش مثل بارون وقت دیدار


زیر لب با گـریه مـیگه : مـهـربونم بی وفایـی


رفتی و نیـسـتی بدونی چـه جـگر سـوزه جـدایی


آخه من تو رو می خواستم اون نجـیـب خوب و پاک


اون صـدای مهـربون ، نه سـکــوت ســرد خــاک


تویی که نگاه پاکت مـرهـم زخـم دلــــم بـود


دیدنـت حـتی یه لـحــظه راه حـل مشکـلـم بود


تو که ریـشه کردی بـا من، توی خـاک بی قراری


تو که گفتی با جـدایی هـیـچ مـیونه ای نداری


پس چـرا تنهام گذاشـتی توی این فـصل ســیاهی


تو عـزیـزترینی اما یه رفیـق نــیـمه راهــی


داغ رفتنـت عـزیـزم خط کـشـیـد رو بـودن مـن


رفتی و دیگـه چـه فایده ناله و ضـجـّه و شیـون


تو سـفر کردی به خـورشـید ،رفتی اونور دقایق


منـو جا گذاشتی اینجا با دلی خـســته و عاشـق


نمـیـخـوام بی تو بمـونم ، بی تـو زندگی حرومــه


تو که پیش من نبـاشـی ، هـمـه چـی برام تمـومه


عاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاک نمناک


گفت جگر گـوشـه ی عـشـقو دادمـش دسـت توای خاک


نزاری تنها بمونـه ، هــمـدم چـشـم سـیـاش باش


شونه کن موهاشو آروم ، شـبا قصـه گو بـراش باش


و غـروب با اون غـرورش نتونسـت دووم بـیـــاره


پاکشـیـداز آسـمـون و جاشـو داد به یـک سـتاره


اون جــوون داغ دیـده با دلـی شـکـسـته از غـم


بوسـه زد رو خـاک یار و دور شد آهسـته و کم کم


ولی چند قدم که دور شد دوباره گـریه رو سـر داد


روشــــو بــر گــردونـــد و داد زد


بـه خـدا نـمــیـری از یاد


محمدي از بندرلنگه
ساعت8:40---26 دی 1391
فتمش همدم شبهایم کو؟ تاری از زلف سیاهش را داد


گفتمش بی تو چه می باید کرد؟ عکس رخساره ی ماهش را داد


وقت رفتن همه را می بوسید به من از دور نگاهش را داد


یادگاری به همه داد و به من انتظار سر راهش را داد

*******
تقديم به اميد عزيز


نصرتی
ساعت20:32---24 دی 1391
رعناجون نمیدونم وافعاچی بگم،مرگ عزیزان خیلی سخته ولی چاره ای جز صبور بودن نیست.خدابهتون صبر بده.خدابرادرت رو بیامرزه.روحش شاد

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 22:21
باغبانک

درباره وبلاگ


این وبلاگ برای همه ی برو بچ باغبانی بخصوص 88 ته و صدالبته همه دوستانی که لطف میکنن و به ما سر میزنن. از همتون ممنونم.
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همکلاسی و آدرس baghbaniha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.